آسمان خون گریه کن!
«بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم»
ابومِخْنَف گفت: لَوْزان از افراد قبیلهی بنی عَکرمه نقل کرد: یکی از عموهایم از حسین (علیهالسلام) پرسید: «مقصد تو کجاست؟» حسین (علیهالسلام) جوابش داده بود.
وی به حسین (علیهالسلام) گفت: «تو را به خدا بازگرد! به خدا سوگند جز به طرف نیزهها و تیزی شمشیرها نمیروی. زیرا اینان که به دنبال تو فرستادهاند اگر زحمت جنگیدن را کشیده و شرایط را آماده میکردند و آنگاه به سوی آنان میرفتی، کار پسندیدهای بود. اما با این توصیفی که میکنی من معتقدم که این کار را انجام ندهی».
حسین(علیهالسلام) گفت: «ای عبدالله! این مسائل بر من نیز پوشیده نبوده و نظر تو درست است، لیکن بر فرمان خدا نمیتوان غلبه کرد». سپس از آنجا حرکت کرد.*
به راستی که سالار شهیدان دعوت حق را لبیک گفت و به سوی عشقبازی با معبود شتافت.
چه عظیم است این حرکت که دل در گرو عشقی جاودانه بگذاری و با تمام دارایی به سمت آن بروی هر چند که رسیدن به آن عشق جز با ریختن خونت به وصال نیانجامد و این از عظمت عشق معبود حکایت میکند که برای خالصان درگاهش وصال خود را با خریداری خون سرخشان و عظیم و جاودانه کردن آن به سرانجام میرساند.
پس ای آسمان رواست که در فراق نوری عظیم به وسعت جهان به جای باران خون بباری!
______
*مقتل الحسین (علیهالسلام)، نوشته ابومخنف لوط بن یحیی ازدی، ص196، روایت 44