تردمیل و حفظ خطبه!
«بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم»
به عشق حفظ خطبه فدک، به سمت تردمیل میرفتم و پیادهروی میکردم. کتاب کوچک خطبه فدک، با نام «عارفانهها» همدم و مشوق من برای تحمل سختی راه رفتن بر روی تردمیلی بود که تو را وادار به رفتن میکند.
کتاب را در مقابلم قرار میدادم و میخواندم. چقدر هم زود عبارات سخت خطبه را حفظ میشدم، انگار که با هر قدم در ذهنم فضایی باز میشد و کلمات به راحتی درونش جا میگرفت.
واژه واژهاش را که با معنی میخواندم، با دنیایی از معارف فاطمی آشنا میشدم؛ عمیق، عاشقانه، عالمانه و عارفانه بانو سخن گفته است. بالاتر از تصور افکار غرق در دنیای مادی آدمیان خاکی. البته نه تنها سخنی که از ذهن برآمده باشد، بلکه سخنی که از غمهای تلنبارشده و داغ دل سوخته و رنجدیده است.
قصدم از یادآوری آن خاطرات در این روز عید، بیان صفات مولا از زبان بانوی دو عالم در خطبهی فدکیه است.
در ابتدای خطبه بانو به جانشینی امیرالمومنین (علیهالسلام) اشاره میکنند، در وسط خطبه صفات ایشان را بیان میکنند و در آخر غصب مقام مولا را محکوم کرده و آن را فتنه مینامند؛ فتنهای بس بزرگ تا آنجا که شعلههای آتش این فتنه در طول تاریخ و زمانها زبانه کشیده و تا امروز ادامه دارد.
قسمتی از خطبه در بیان صفات امیرالمومنین علی (علیهالسلام):
«هرگاه دشمنان آتشی برای جنگ افروختند
خداوند آن را خاموش کرد
و هرگاه شاخ شیطان از گوشهای ظاهر شد
یا فتنهی مشرکان دهان باز کرد
پیامبر، برادرش علی را به مصافش فرستاد
و او باز نمیگشت مگر آن که پروبال فتنه را درهم بشکند
و با شمشیر خود غائله را فرو نشاند
علی هر رنجی را به خاطر خدا تحمل میکرد
و در انجام دستور او میکوشید
او به پیامبر خدا نزدیک بود
و بزرگی از اولیای الهی به حساب میآمد
در نصیحت مردم پیشگام بود و در عمل تلاشگر…
در راه خدا از هیچ ملامتی نمیهراسید».